Posts Tagged ‘حضرت امام حسین’

شعری از داود بهرامی به مناسبت ماه محرم

14 نوامبر 2013

می زند نام حسین در دیده پر
می کنم بر آسمان او نظر
هر زمان و هر کجا شبنم شود
نام او جاری شود در سینه ها ریزد شرر
***
من چه میدانم؟!!!
من، کاین چنین غرق هیاهوی شبم
بسته در قاب همین دنیای بی تاب و تبم.
افتاده در این کوچه های بی فروغ
دیده ام از روشنایی ها به دور
تابش خورشید را بر قله ها، خواهم خبر؟
من که پابست تنم در خواب و خور
بهره ام از آدمیت چشم و گوش و شهوت این پستگاه…
من چه میدانم؟
من چه میدانم ز حال قدسیان در حضر؟
من فقط دانم حسینی بوده است
با حسین یارانی از جنس حضور
ذات آنها نشئه های خلقت آیات نور
زبده اندیشه های ناب عالم بوده اند
از رسول و از علی بودند اثر!
***
آرزو دارم ز آن قدسی وشان
این مرده تن زنده شود
وین بته خشکیده بی بار و بر
آید به خود، لولی شود، یابد ثمر